آدما دل خوش ميکنن که تو اين دو روزه زندگي ميخوان همديگه رو بشناسن; اما تازه اون روزی که راه زندگيشون از هم جدا بشه ميفهمن که اين مدت فقط داشتن خودشون رو ميشناختن و بس!
ای كاش ميفهميدن در کنار هم بودن يعني -باور کردن- ; نه شناختن!
اين فرصتها از دست ميرن و در پايان راه ما ميمونيم و باورهامون. چه زشت, چه زيبا, اين همه اون چيزيست که از گذر پرشتاب روزها برامون باقی ميمونه...
آخر همه اين فرازو نشيب ها فقط اون هايی در "خاطرمون" و در "کنارمون" باقی ميمونن که باورشون کرديم:
همون جوری که بودن, ما فقط -باور- کردیم...
۲ نظر:
salam
nemidoonam too kodoom yek az neveshtehat nazar bedam.........rastesh kheyli etefaghi be in safhe residam..........va kheyli etefaghi khastam ke ghalamet roo bekhonam.....valiiiii aslan pashimon nistam.chon neveshtehat rooh dasht o rooh dad o bord hoosh o havasam rooo be door dast hayii nazdik..........
alii bood hamash aliii bood
نوشته هاتون و موسیقی و فضای صفحتون همش آرامش دهنده بود لذت بردم .
ارسال یک نظر